هشت سین
دوشنبه, ۱۴ فروردين ۱۳۹۶، ۰۹:۴۰ ب.ظ
دلنوشته
زمستان رو به پایان است و من
در میان گذر ثانیه ها
سفره ام کامل نیست.
سین دیگر می خواهم.
سیمای تو را...
تا کنار سیب سرخ و عطر قرآن
هشت سینم کامل شود.
تا این حصار های منجمد
با هرم نفس هایت بشکنند
و شاخه های پوسیده ی قلبم
از نو شکوفه دهند.
بیا...
بیا و باز زلف هایت را
به دست همان نسیمی بسپار
که آمدن تو را نوید می داد
بگذار این بار عاشقانه برقصند
که جشن بهار است و عاشقی.
برای عیدی ام هم به رسم هر سال
سبدی از لبخند بیاور.
و آن را با چشمان سبز نجیبت تزیین کن.
که از این فراغ
طعم نگاهت را هم از یاد برده ام.
بانگ مقلب القلوب نزدیک است و من
همچنان شوق دیدار تو را دارم.
بیا و سالَم را تحویل کن.
پ ن:متن از خودم.
ببخشید که با تاخیر براتون قرار دادم.عیدتون مبارک و کپی نکنید.
- ۹۶/۰۱/۱۴