نویسنده جوان

پیام های کوتاه
آخرین مطالب

خیال یک حضور

دوشنبه, ۱ بهمن ۱۳۹۷، ۱۲:۳۸ ب.ظ

دلنوشته
مقابلت فنجانی قهوه می گذارم
و بلیطی یک طرفه
به سوی چشمانت می گیرم.
موج پس از موج
و نکاح سکوت و زیبایی؛
مرا یاد روزی می اندازد
که برای کافه ام حجله گرفته بودم.
دومین سالگردش را...
و عزادار خنده ها و گریه هایش بودم.
تو آمدی و همدمم شدی
من ماندم و همدمت شدم...
با لباسی که بوی سیگار و سردرد می داد.
با لباسی که بوی غربت می داد.
تو شبیه آن هایی نبودی که فقط چند دیوار
یا شاید سیم خاردار
یا که چند برگ بدهی
و بوی پا و عرق
با من فاصله داشتند.
تو خودت بودی.
کوله ات بر دوش؛
تنها قاصدی که
خبر مرگ خودش را آورد.

  • مهدی کاشانی زاده

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی